راه برجسته و شفاف کردن منطق و عملکرد ایران
روند گفتوگوهای هستهای ایران با گروه 1+5 پس از یک سال، این روزها با دور دهم گفتوگوها در وین به ایستگاه پایانی رسیده است. دو طرف گفتوگو در این روزهای پایانی تلاش میکنند به نقطه قابلقبولی برسند؛ اما در این میان، اصرار آمریکا بر زیادهخواهی، مانع تقویت برخی از خوشبینیهایی شد که در آغاز مذاکرات دور دهم کموبیش ابراز میگردید. در هر صورت، در حال حاضر که گفتوگوها در جریان است، برای طرف ایرانی دو موضوع از اهمیت بیشتری برخوردار است که هم خود مذاکرهکنندگان باید به آن توجه داشته باشند و هم کسانی که به انحای مختلف، مذاکرهکنندگان را پشتیبانی میکنند که در رأس آن، رسانهها قرار دارند.
موضوع یکم، مقابله با فضایی است که مذاکرهکنندگان طرف مقابل با همراهی رسانههایشان به آن دامن میزنند که عبارت است از مقصر نشان دادن ایران در صورت شکست احتمالی مذاکرات. تبیین دقیق محورهای گفتوگو، دیدگاه طرف ایرانی و دیدگاه طرف مقابل بهروشنی مشخص میکند که عامل شکست احتمالی گفتوگوها، طرف مقابل است.
موضوع دوم، گروگیری است. طرف مقابل (بخوانید آمریکا) لغو یکباره تحریمها را خط قرمز اعلام کرده و در مقابل، از ایران خواسته بخشهای توافق شده مذاکرات را بهطور کامل اجرا کند. طرف ایرانی تاکنون این درخواست زیادهخواهانه را نپذیرفته و نباید هم بپذیرد. منطق آنچه که آمریکاییها با بیمنطقی بیان و درخواست کردهاند، برداشتن گامهای متقابل است؛ یعنی ایران باید به میزانی که آمریکا تحریم لغو میکند، بخشهای توافق شده را اجرا کند؛ از قضا برجسته ساختن این منطق محکم و مخاطبپسند، به خنثی کردن موضوع یکم نیز کمک شایانی میکند. بهنظر میرسد زمان آن رسیده تا ایران از سیاست کارآمد «مابهازای همگن» استفاده کند و بر آن اصرار ورزد؛ زیرا این سیاست هم ظرفیت رویارویی با عملیات فریب و رسانهای طرف مقابل و هم ظرفیت شفافسازی منطق ایران و نیز حمایت قوی و هوشمندانه از مطالبات بهحق هستهای را دارد و میتواند نقطه پایان درخشانی برای این مرحله از گفتوگوها و نقطه بسیار مناسبی برای مرحله احتمالی بعدی گفتوگوها در صورت تمدید باشد.